اثر مهین میلانی
نسخه ی الکترونیک در:
GOOGLE PLAY
به قیمت
9.99
تهران کوه کمر شکن: TEHRAN Kouhe Kamarshekan
لینک زیر را کلیک کنید
و به صفحه ی مورد نظر برای خریداری دست می یابید
نسخه ی چاپی
$20.00
Ships in 3-5 business days
Paperback, 352 Pages
کتاب "تهران کوه کمر شکن" در باره ی دختری است آزاد از هر قید و بند که پس از انقلاب اسلامی به ایران باز می گردد و با تغییری کیفی در فرهنگ جامعه و حتی در خانواده ی لائیک خود روبرو می شود. پس از تجربه در... More > تشکیلات سیاسی و سپس یک تجربه ی عشقی به این نتیجه می رسد که: "او در این مدت چیزهایی را به من داده بود که سیاست نتوانسته بود به من بدهد. سیاست و دیکتاتوری در تشکیلات تمام معجزات زندگی را یک به یک از من گرفته بود. من تمام زندگی ام را با عشق و احساساتی بسیار رقیق زیسته بودم. حالا این یگانه دوباره مرا به زندگی باز آورده است".دختر با برخوردها و پیش داوری های عقب مانده در درون تشکیلات سیاسی و هم قوانین و سنن فاناتیک در جامعه، ماجراهای ویرانگری را تجربه می کند. تلاش های پیگیر برای بیرون آمدن از بحران های مداوم از جمله درگیری با مسئله ی سنگسار از این رمان کتابی تاریخی می سازد. "تهران کوه کمر شکن" یک کتاب مستند تاریخی است با درون نگاری در باره ی یکی از احزاب زیرزمینی مخالف رژیم و آنچه در این سال ها گذشته است. نویسنده زنی را آفریده است با لحظاتی بسیار درخشان از یک زندگی از هم گسیخته و نابسامان"
برای دریافت نسخه ی چاپی می توانید نام کتاب و نویسنده
تهران کوه کمر شکن مهین میلانی
را در گوکل بنویسید و به صفحه مربوط به خرید کتاب دسترسی پیدا کنید و یا لینک زیر را کلیک کنید برای دستیابی مستقیم به صفحه ی خرید:
برای خوانش تکه هایی از کتاب "تهران کوه کمر شکن"
به سایت نویسنده در زیر مراجعه فرمائید:
...ارمنی هیچ نگفت. من نیز. اگر حرف می زدیم باید می گفتیم که مغناطیس کیمیای تک تک سلول ها ی بدن ما، ما را میخکوب کرد باید می گفتیم این تن و جان خواهش هایی داشت باید می گفتیم شیرینی با هم بودن تنها پاداشی بود که می خواستیم به خود بدهیم پس از مدت ها کار بی وقفه در جزیره ی خشک و بی علف تشکیلات. باید می گفتیم روح زندگی را ما در یکدیگر یافته بودیم و در این لحظات آخر نمی شد این نیایش را از خود دریغ کنیم باید می گفتیم در این جزیره وظایف تشکیلاتی تکرار شده بود. تکرار تکرار. ما در خود تازگی را دمیده بودیم باید می گفتیم...باز گویی این احساسات به معنی اولویت دادن منافع شخصی در مقابل منافع تشکیلات بود به معنای نابودی خود و هسته و بقیه ی افراد به معنای...هر معنایی که آنها می خواستند برای این زندگی و این شور و شوق بیابند باکی نبود. من تردیدی به خود و راهی که می رفتم نداشتم. من فقط در انگیزه هایم زندگی را نمی توانستم بمیرانم. زندگی وقتی مرد، دستگاه های ساز و کار بدن دیگر کار نمی کنند...ارمنی سرش رو به پائین زیر چشمی مرا می نگریست. نمی خواستیم در رازمان خللی وارد شود. بر این زندگی جاری در خون خشک جزیره حرمتی بس ارزشمند قائل بودیم. شکستن آن بی حرمتی بود به پیوند بی غل و غش. پیچ و مهره های تشکیلاتی را مرده تر از آن می دیدیم که بخواهد به حریم اسرار زیبای ما دست بیازد...در توافقی ناگفته رازمان را در سینه حبس کردیم. احساساتمان را به نفع تشکیلات در خود کشتیم. خود را کشتیم. سهیم شدیم در کشتن زندگی در سازمان.
انتشارات ناکجا نیز کتاب "تهران کوه کمر شکن" را به فروش می رساند. لطفا به لینک زیر توجه فرمائید:
No comments:
Post a Comment